این زیبای بلوند توانست پدرش را متقاعد کند که او در تمرینات مضراب عالی است و حتی می تواند با پاهایش به مردی خوش بگذرد. بابا از سعادت ذوب شد، زیرا انتظار چنین سرعتی را از دخترش نداشت. او شلخته جوان را به سختی لعنت کرد تا نوازش های پدرش را برای مدت طولانی به یاد بیاورد. اما لابد خوشش میآمد، چون نالههایش چنان پرشور بود که حتی خونم بین پاهایم میجوشید.
خوب، زن شبیه یک احمق ساده لوح نیست که نمی فهمد چرا او را به آپارتمان یک مرد دعوت کردند! و از نظر ظاهری، بیایید بگوییم که او فقیر نیست - خوب لباس می پوشد و لباس زیر زنانه ارزان قیمت ندارد! ظاهرا فقط عاشق لعنتی و نه در برابر ماجراجویی کوچک با یک مرد جالب! برای این نظریه، و می گوید به شدت توسعه یافته مقعد، که به وضوح درخشید زمانی که او خم شده بود.
چنین دختر کوچولویی گناه است که بابا کتک نزنید. مطمئناً الاغ در پایان بسیار قرمز شد.